مرحله 4: پذیرفتن مشکل و حرکت در جهت یافتن راهحل:
افراد به منظور اینکه مسالهگشای خوبی باشند، باید ابتدا یاد بگیرند گوش کنند و نظر و احساس همسرشان را بپذیرند. سپس به اتفاق همدیگر میتوانند این سئوال مهم را مطرح کنند. (برای حل این وضعیت چه کاری میتوان کرد؟)
مرحله 5: راهحل مشکل مستلزم تصریح هدف است:
شریکها جهت حل مشکل خوشان ابتدا باید بدانند برای چه هدفی میکوشند. بنابراین اهداف باید عینی باشند و به صورت صریحی عنوان شوند تا به خوبی دریابیم به این هدفها دست یافتهایم یا نه و آیا این اهداف برای هر دوی آنها قابل پذیرش است و سرانجام اینکه هدف باید عملی باشد.
مرحله 6: در نظر گرفتن طبقه وسیعی از راهحلهای احتمالی:
بعد از ارایه اهداف شریکها باید راهحلهای بسیار مختلفی را برای حل مشکلات جستجو کرده و در نظر بگیرند مهمترین مساله این است که افراد باید در ارائه و مطرح کردن راهحلهای احتمالی به طور کلی عاری از تعصب بوده و سعه صدر داشته باشند. آنها باید خلاق باشند، راهحلها را فهرستبندی نمایند بعد از آن به صورت منطقی ارزیابی میشوند.
مرحله 7: انتخاب یک راهحل با توافق طرفین:
شریکها چطور تصمیم میگیرند که کدام راهحل باید انتخاب شود؟ پاسخ این است که آنان باید با هم به توافق برسند به منظور دستیابی به بهترین راهحلها برای مشکلات زن و شوهر هر دو باید موافقت کنند تا حدی در موضعشان تعدیل به وجود آورند که نیازهای همسر و خود را با وضعیت تطبیق دهند.
مرحله 8: تلاش برای آزمایش راهحل، جمعآوری دادهها و ارزیابی پیامد:
بعد از ارایه راهحل و اجرای آزمایشی آن، زن و شوهر میتوانند نتایج را ارزشیابی کنند.
مرحله 9: در صورت لزوم باید راهحل را اصلاح کرد، در آن تجدیدنظر کرد و زن و شوهر درباره آن به توافق برسند:
بسیاری از زن و شوهرها در مییابند که اگرچه آنها از اجرای راهحل اولیه کاملاً راضیاند، اما همه آنچه را که میخواستهاند به دست نیاوردهاند، این خوب است در عوض، نارضایتی باید به عنوان انگیزهای برای حل مساله بیشتر کمک کند.
بهبود مهارتهای حل مساله یکی از رویکردهای درمانی متفاوتی است که برای تسهیل تعامل مؤثر زن و شوهر در دسترس میباشد. هدف درمان برای زن و شوهر این است که در نهایت درمانگران خود باشند.
همچنین مهارتهای که آنان کسب میکنند میتواند در مورد طبقه وسیعی از مشکلات که بهطور غیرقابل اجتنابی در روابط درازمدت اتفاق میافتند به کار برده شوند.